امروزه اسنادی از نقش موسیقی اولیه در بین اقوام کهن ترک در برخی از عبادتگاه ها و لوح‌های پیدا شده، به دست آمده است. در دوره‌های مختلف تاریخی در مسایل مختلف زندگی اقوام ترک، جای پای اوزان ها دیده می‌شود بطوری که بر اساس یافته‌ها، راوی داستان های کهن ترکان، پیری است که با صنعت عاشیق بیگانه نیست. در دوره‌های بعد، هنر عاشیق با ویژگی‌های خاص‌اش وارد اسطوره و حماسه‌ها هم شده که نمونه آن “کوراوغلو” قهرمان افسانه‌ای است که هنر عاشیقی‌اش همیشه در مبارزه همراهی اش کرده است.

اطلاعاتی از وجود اوزان ها یا عاشیق ها در دوران خیلی دور تاریخ در دست است. ادبیات ترک مملو از اشعار و ترانه‌های ساختة اوزان هاست. اولین آثار و نشانه‌های مهم ادبیات ترک “ترانه‌های ستایشی” است که توسط کاهنان ترک در قبل از میلاد مسیح ساخته و گفته شده است. این کاهنان شامل شامان‌ها، گام‌ها، تویون‌ها، باکسی‌ها و اوزان ها بوده اند. این شخصیت ها در زمان های بعد بخصوص در میان اوغوزها، اوزان نامیده شدند. اوزان ها بعدها از وظایف و تکالیف دینی خود دست برداشته، ساز را به سینه آویخته و احساسات، رنج ها، غم‌ها و شادی های مردمشان را ترنم کرده‌اند. آنها به افسانه‌ها و اسطوره‌ها روح دوباره بخشیده‌اند.

امروزه متن منظومه‌ها و ترانه‌های اوزان ها در دست نیست ولی با استناد به منابع چینی، ترجمه اشعاری در دست است که مربوط به دو قرن قبل از میلاد می باشد. در بیشتر منابع تاریخی، شواهدی دال بر ادامة شاعری و هنرمندی اوزان ها در بعد از میلاد مسیح وجود دارد. در این باره تاریخ‌‌نویسان با اشاره به مرگ “آتیلا” سردار قوم “هون”، از مراسم عزاداری و مرثیه سرایی اوزان ها در لشگر هون خبر می‌دهند. در بخشی از این مرثیه سرایی چنین آمده است:

«آتیلا بزرگترین حاکم هون ها و پسر “مونجوق” است و فرمانده کل قدرتمندترین قوم ترک است. با یک لشگر بر “اسکیتا” غالب آمد، شهرها را گرفت، امپراطور روم را به هراس انداخت و …».

این ترانه‌ها و نغمه‌های مربوط به ترک ها نشان می‌دهند که در آن زمان شعر اوزان شکل گرفته بود. ترجمة این اشعار به زبان چینی در دسترس می‌باشد که اطلاعات محدودی از آن اشعار ارائه می‌دهد. این ترانه‌ها و نغمه ها شامل ۲۴ سرود بوده و موسوم به “نی چالان نغمه لری” (سرود‌های نی‌زنان) است. خصوصیت واضح این اشعار این است که در شکل ترانه‌های عامه و گاهاً چوپانی بوده و مفهوم عاشقانه دارند. ادبیات عاشیق در واقع ادامة همین سروده‌ها و ترانه‌هاست و عاشیق ها جانشین اوزان های قدیم هستند.
در زمان‌های قدیم و نیز در قرون وسطی به عاشیق ها، “وارساق”، “یانشاق”، “قوسان”، “تویون” نیز گفته می‌شد و به باارزش‌ترین و لایق‌ترین عاشیق، اصطلاح “دَدَه” اطلاق می‌شد که معروفترین آنها دده قورقود است.

همانگونه که اشاره شد عاشیق در گذر زمان نام های مختلفی به خود گرفته و تثبیت نام عاشیق به این هنرمندان دوره گرد مربوط به بعد از ورود اسلام به آذربایجان است. در بین قزاق ها با عناوینی چون “باکسی” و “آگین” نیز روبه‌رو می‌شویم.

باخشی‌:
بر اساس متون موجود، باخشی‌ها افرادی در بین قوم اوغوز بودند که ساز می‌زدند و به ایفای نمایش و رقص می‌پرداختند. زبان شناسان ریشه این واژه را در زبان ترکی قدیم جستجو کرده‌اند و واژه امروزی “باکی یاباق” که به معنی تقلید صدای حیوانات است و در زبان قرقیزی کاربرد دارد، را هم ریشه با باخشی تشخیص داده اند. با این وجود بین اوزان و باخشی تفاوت‌هایی نیز وجود داشته است. در بین اقوام آذربایجان، باخشی به فردی اطلاق می شده که از غیب و آینده خبر می‌داد ولی اوزان این مسئولیت را عهده‌دار نبوده بلکه فقط افرادی را در بر می‌گرفت که به کمک ساز خود درس های اخلاقی می‌دادند و به درمان بیماران روحی می‌پرداختند. نشانه های علاقه مردم آذربایجان به باخشی، امروزه از روی اسامی برخی مناطق قابل تشخیص است. برای نمونه می توان به روستای باخشی کندی در شهرستان سلماس و یا دژ باخشی قلعه سی در ارومیه اشاره کرد. باخشی بعدها به عاشیق های اوزبک و ترکمن نیز اطلاق شده است.

اوزان:
اوزان ها در بین ترک‌های اوغوز شخصیت هایی بوده اند که امروزه عاشیق ها بلحاظ کارکرد و جایگاه معادل آنها هستند. در کتاب دَدَه قورقود به عاشیق اوزان و به ساز “قوپوز” گفته می‌شود. شخص دده قورقود خود متفکر و عاشیق هنرمند قوم اوغوز است که در بین قبیله خود ساز (قوپوز) می‌نوازد و آنها را هدایت و ارشاد می‌کند. او یک عاشیق حماسی است که ساز در دست، در مجالس شرکت می‌کند، در شأن قهرمانان حماسه می‌سراید و دعای خیر بدرقه راه آنان می‌کند و بعد از غالب آمدن قهرمانانِ داستان هایش، آنها را تحسین می‌کند. مسئولیت اوزان ها گاهی هم شامل حل مشکلات مردم، قضاوت در امور قوم، راهنمایی وظایف مردم، حتی معلمی فرزندان قوم و آموزش آنها، ریش سفیدی و دانایی قوم و نظایر این بوده است. واژه اوزان را می توان در سروده‌های حکیم نظامی گنجوی نیز سراغ گرفت و در اشعار برخی از شاعران همدوره و متقدم و متاخر مولوی از جمله یونس امره به لفظ اوزان بر می‌خوریم.

دربارة کلمه اوزان نظریات مختلفی ارائه شده است. محمدحسن طهماسب این کلمه را از ریشة “اوْز” و آن را به معنی پیوند زدن و با یکدیگر ارتباط دادن، می‌‌داند. به نظر وی اوزان شاعر هنرمندی است که قافیه‌ها را به یکدیگر و شعر را به نثر می‌زند. عاشیق ها به هنگام هنرمندی، در بین ترانه‌ها، حوادث موجود در اشعار را بصورت نقل و قول و صحبت یعنی به نثر به مستمعین می‌رسانند. اوزان یعنی “اوْزَن” به معنای کسی که کلمه‌ها را دنبال هم چیده و شعر می سازد.

در میان قوم ارمنی نیز هنرمندانی از این قبیل وجود داشته که به آنها “قوسان” می‌گفتند. در برخی از نوشته ها، قوسان از ریشه قوسماق(قوشماق) و به معنای سراینده آمده است که بعدها با حذف حرف “ق” از اول کلمه به شکل اوسان / اوزان در آمده است. این کلمه آذربایجانی حتی در زبان دری هم وارد شده و گوسان به همین معنای خنیاگر در متون دری ثبت شده است.واژه اوزان هنوز هم در پاره ای از نقاط آذربایجان به اشکال مختلف در فرهنگ گفتاری استفاده می شود. اسامی برخی روستاها نظیر اوزان کندی در شهرستان ارومیه و روستای گلعذان (گُل اوزان) در شهرستان سلماس نمونه ای از آنهاست. همچنین در شهر گنجه (جمهوری آذربایجان) به منطقه‌ای به نام محله اوزان ها بر می خوریم.

عاشیق:
دربارة کلمه عاشیق، تعابیر مختلفی وجود دارد. در کتاب دده قورقود این لفظ(ashiq) به معنای “دگمه” مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین به آلت های کوچک واقع در انتهای ساز که سیم ها را به وسیله آن کوک و تنظیم می‌کنند، عاشیق گفته می‌شود. اما محمدحسن طهماسب معتقد است که این کلمه برگرفته از کلمه “عاشق” بوده و عربی است؛ یعنی کسی که عاشق و طرفدار خلق و طایفة خود است.

حسین محمدزاده صدیق معتقد است خاستگاه لفظ عاشیق در لوح‌های سومری و بصورت واژهashuq بوده و مرکب از دو جزء ash از مصدر ashmaq در معنای خنیاگری و جوش و خروش و uq پسوند اتصاف ترکی باستان در معنای سرود و ساز سخنگو و کسی که با پیغام موزون خود نظم و نشاط و شادی می آفریند، است. پس از منسوخ شدن الفباهای سومری، اورخونی و اویغوری در میان ترکان اصیل ایرانی و پذیرش الفبای قرآنی، لفظ ashuq با واژه و معنای عاشق عربی در هم آمیخت و در شکل و معنا یکسانی یافت.

تاریخ مدون و نهضت شعری عاشیق از قرن نهم هجری و از زمان نهضت فرهنگی شاه اسماعیل ختائی هم زمان با حکومت قاراقویونلوها در آذربایجان شروع می‌شود. البته از وجود عاشیق ها و ادبیات عاشیق و عاشیق‌نامه‌ها در زمان های قبل از این، نیز اطلاعاتی در دست است. ولی اولین عاشیق که دیوان مدون او به دست رسیده است، “عاشیق قوربانی” است که معاصر با شاه اسماعیل ختائی بوده است.

از آن زمان به بعد ادبیات عاشیق، به دنبال ادبیات رسمی و کتبی بدون هیچ وقفه‌ای قدم برداشته و گسترش می‌یابد. از بنیانگذاران این نهضت می توان عاشیق قوربانی، عاشیق عباس توفارقانلی(توفارقان همان آذرشهر کنونی می‌باشد)، عاشیق واله، عاشیق‌ جنون، خسته قاسیم و عاشیق علعسگر را نام برد. این عاشیق‌ها از قرون وسطی به بعد، زندگی سخت و رقت‌آمیز مردم ستمدیده و محروم شهرها و روستاها را در اشعار و ترانه‌های خود ترسیم و تصویر کرده‌اند و همواره پشتیبان آنها بوده‌اند. بعضی از این عاشیق‌ها مثل عاشیق جنون در مبارزات خلق علیه ظلم و ستم، ناحقی و خان‌خانی شرکت کرده و با شعر و ساز خود هوادار و پشتیبان قهرمانانی چون “کوراوغلو” شده‌اند.

عاشیق قوربانی در نیمه اول قرن ۱۶ میلادی می زیسته و اولین عاشیقی است که دیوان شعر از او باقی مانده و در دسترس است. او شاعر و غزل پردازی ماهر و هنرمند بوده است. قسمتی از اشعار او مضمون اجتماعی و سیاسی دارد. او در این اشعار از ظلم و ستم فئودال ها و زورگویان سخن می‌گوید. او شاه اسماعیل را مرشد کامل خطاب کرده و با او دربارة مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود مباحثه می‌کند. عاشیق قوربانی در اشعار خود به پیروزی حق و عدالت یقین دارد و ایمان دارد که بهاری در پی زمستان خواهد آمد. عاشیق های آذربایجان او را “استاد عاشیق ها” خطاب کرده و همواره از او الهام گرفته‌اند.

معروفترین عاشیق های آذربایجان از قرن ۱۶ تا ۲۰ میلادی به شرح زیر است:
-  عاشیق های قرون وسطی (از قرن ۱۶ تا ۱۸): عاشیق قوربانی، عاشیق عباس توفارقانلی، ساری عاشیق، عاشیق واله و خسته قاسیم.
-  عاشیق های قرن ۱۹ و۲۰: عاشیق محمد، عاشیق عباس گؤیچه‌لی، عاشیق آیدین، عاشیق چوبان افغان، عاشیق علی گؤیچه‌لی، عاشیق موسی، عاشیق پری، عاشیق رجب، عاشیق علعسگر، عاشق قشم و عاشیق آزافلی.

ویژگی های شعر و موسیقی عاشیق
در آذربایجان، از نظر کارکرد هنری به شاعر، نوازنده و آهنگساز و کسی که عنصر های ادبیات، موسیقی، رقص و تئاتر را در خود گرد هم آورده و یک هنرمند همه جانبه است، عاشیق گفته می‌شود. او فرزند هنرمند خلق است؛ هم شعر و آهنگ می‌سازد و هم ساز می‌زند، می‌خواند و رقص می‌کند.

در اجرای “اپرای کوراوغلو” صدها هنرمند و نوازنده شرکت می‌کنند تا نقش کوراوغلو را در صحنه خلق کنند؛ در حالیکه یک عاشیق به تنهایی می‌تواند بخش های مختلف اپرا را یک‌به یک در مجالس بصورت کامل اجرا کند.

فرق عاشیق و خواننده در این است که عاشیق در حالیکه می‌خواند، ایفای نقش (رُل) نیز می‌کند و فرق عاشیق و هنرپیشه در این است که عاشیق در یک صحنه تمام نقش‌ها و رُل ها را اجرا می‌کند و در عین حال ماجرا و داستان را نقل می کند. مهمتر از همه اینکه عاشیق برخلاف خواننده و هنرپیشه، مکان ماجرا را خود خلق می‌کند و خودش مؤلف و آهنگ‌ساز است و گاهاً فی‌‌البداهه می‌تواند در مجالس شعر بگوید.

عاشیق ها بلحاظ نحوه اجرا، همواره بصورت ایستاده و با قامتی افراشته و ترجیحاً با لباس ویژه و رسمی به اجرای هنر می پردازند و گاهاً برای به هیجان آوردن شنوندگان و ناظرین، در حین ایفای برنامه از حرکاتی چون بالا و پایین بردن کاسه یا بازوی ساز یا قرار دادن ساز در پشت گردن یا کوبیدن پای بر زمین به خصوص به هنگام اجرای آهنگ های حماسی استفاده می‌کنند. عاشیق، هنرمندی ساز زن و ترانه‌سراست. او با ساز خود موجودیت می‌یابد. عاشیق بی‌ساز، هنرمندی کامل نیست.
بنا به بررسی‌های محققان، آهنگ های عاشیقی به همراه خلق داستان ها ایجاد شده‌اند؛ به اینصورت که همراه با تعریف یک داستان آهنگ ها در روایت آن ایفای نقش می‌کردند که بعدها آهنگ های این موسیقی به صورت مستقل نیز به اجرا درآمدند.

تعداد آهنگ های عاشیق (عاشیق هاوالاری) که در طول تاریخ تکوین این موسیقی ایجاد شده است، ۷۲ و گاهاً ۷۳ آهنگ ذکر شده است. برخی از این آهنگ ها به نام ایجاد کنندۀ آن یا به افتخار برخی از افراد (نظیر شاه ختایی، کسمه‌کرم، حبیبی، امراهی، پناهی و حیدری) و برخی نیز به نام مکان های جغرافیایی (نظیر اوردوباد گوزه للمه‌سی، ترکیه گرایلی‌سی، شماخی، قره‌عینی، میصری، قره‌باغی) مشهور شده‌اند.

شعر عاشیق در آذربایجان از نظر فرم بسیار متنوع بوده و متناسب با آهنگ های موجود در موسیقی عاشیق خلق می شود. فرم های مختلف شعر عاشیق در وزن هجایی سروده می شوند و شعر عروضی کمتر در میان شعرهای عاشیقی دیده می‌شود، به همین دلیل با زبان ترکی و ساختار این زبان مانوس تر است. تقسیم بندی انواع شعر عاشیقی بر اساس قافیه، وزن و کاربرد کلمات و نیز مضمون صورت می گیرد. رایج ترین فرم های شعری در ادبیات عاشیق عبارتند از: دییشمه، قوشما، گرایلی، دیوانی، مخمس، مستزاد، تصنیف، بایاتی، تجنیس، دوداق گلمز، اوستادنامه، تاپماجا، باغلاما، قیفیل بند و . . . .

نگاهی به هنر و ادبیات عاشیق نشان می دهد که بخشی از این ادبیات به صورت داستان توسط عاشیق ها ساخته و پرداخته شده و برای مردم نقل شده است. عاشیق های آذربایجان در ساخت داستان، شعر و نثر را با هم ترکیب کرده اند. در داستان های عاشیقی، افسانه، اسطوره، حماسه، عشق، محبت و صمیمیت از عناصر ذاتی به حساب می آید. داستان های عاشیقی آذربایجان در دو دسته اصلی جای می گیرد: دسته اول داستان های حماسی است که داستان های دده قورقود و کوراوغلو از این دسته اند. دسته دوم داستان های غنایی است که در فرهنگ عامه به “محبت داستانی” مشهورند. اصلی و کرم، عاشیق غریب و شاه صنم از نمونه‌های مهم این دسته اند. در داستان های حماسی، عاشیق دلیری‌ها، مبارزات و پیکارهای قهرمانان قوم را در مقابل زورگویان تاریخ نقل می کند و از قول آن قهرمانان، آرزوهای مرد ترنم می شود.

و کلام آخر اینکه “عاشیق” در طول تاریخ اجتماعی و فرهنگی آذربایجان و حتی در فضای مبارزاتی چند دهه اخیر همواره همراه و همدل مردم در شادی ها و غم ها بوده اند و در عین حال، هنر و ادبیات شفاهی این مرزوبوم را سینه به سینه تا به امروز حفظ کرده اند. آنان دین خود را پرداخته اند، اما براستی مسئولین فرهنگی کشور برای این هنرمندان چه کرده اند؟!

منابع:
-  تحقیق پیرامون ادبیات شفاهی آذربایجان(مجموعه مقالات). آکادمی علوم جمهوری آذربایجان.
-  عاشیق لار. حسین محمدزاده صدیق، آذر کتاب، تهران.






























هـ – اوستاد بیلدییینیزکیمی آذری مجلله‌سی طرفیندن سیزینله دانیشیق آپاریرام. مجلله‌میزین امک‌داشلاری آدیندان و اوز آدیمدان د‌یرلی وقتینیزی بیزه وئردییینیز اوچون سیزه چوْخ ساغ اوْلون دئییرم. چوْخدان‌دیر ایدی کی بو نییت‌ده ایدیک، آنجاق منه چتین گلیردی. چونکی، سیز بو گون موسیقی عالمینده بیرینجی مرتبه‌لی ساز ایفاچی‌سی اوْلاراق، عئینی حال‌دا دیرلی موسیقی عالیمی‌سینیزده سیزین ایش‌لری‌نیزله تانیش اوْلان‌لار حتمن منی حاقلی ساناجاقلار.

چ- ساغ اوْلون «هئریزلی» موعلیم. منه ‌ده فخر یئری وار «آذری» کیمی بیر سانباللی و دیلیمیزین ادبییاتیمیزین یوکسک سوییه‌ده قوْروقچوسو اوْلان مجلله‌ده دانیشیغیم گئده. اوزللیک‌له بو دانیشیغین سیزینله اوْلماسیندان چوْخ راضییام. نییه کی، سیز اوْتوز ایل‌دن آرتیق‌دیر کی دیلیمیزین، ادبییاتیمیزین ها بئله موسیقی‌میزین قایغی‌کئشی‌سینیز.

هـ – اوزونوز- حیاتینیز و عاییله‌نیز بارده اوْخوجولاریمیز اوچون قیسا معلومات ایستردیک.

چ- ۱۳۴۰- نجی ایلده کلئیبرین «شئیخ حسنلو»کندینده آنادان اوْلموشام آتامین آدی حبیب‌اله مهدی‌پور آنامین آدی یاخشی‌خانیم‌دیر. بیز اوچ قارداش، بئش باجی ایدیق- ۵ یاشیمدا عاییله‌میزله برابر «وینه» کندینه کوچدوک. ایلک مکتبه وینه‌ده گئتدیم. یئری وار موعللیم جمشید صفرزاده‌دن بیزلره درس اویره‌تدییی و آغیر زحمت‌لره قاتلاشدیغینا گوره اوز مینّت‌دارلیغیمی بیلدیرم. بیرده اوْ ایل‌لرده بیزیم یئرلرده موعللیم اوْلوب. یالنیز بیر موعللیم کیمی یوْخ بلکه بیر آتا کیمی، قارداش کیمی بوتون اهالی‌نین قئیدینه قالان اوزللیک‌له منیم دویغولاریمی،‌ فیکیرلریمی تربییه ائله‌ین منه نئجه یاشاماق درسینی اویره‌دن بو گونکو بویوک شاعیریمیز و ادبییاتیمیزین گورکملی سیماسی «اوستاد حبیب فرشباف»ا جان ساغلیغی آرزولاییرام.

هـ – ساز ایله نئجه ماراقلاندینیز؟ نئجه اویرندینیز؟ کیم‌لر‌دن گوروب گوتوردویونوزدن دانیشین.

چ- دونیایا گوز آچاندان، سازین سسی آنا لایلاسی برابر قانـیما هوْپوپدور. آخی عمیم «عاشیق عین‌اله» اوْ، اوز دوورونون بیرنجی عاشیقلاریندان ایدی. ائولریمیز سازلی و سوزلو اوْلوبدور. ۱۴ یاشیمدا ایش دالیسیجا تئهرانا گئتدیم. «حسین بنیادی» آدلی بیر یاخین دوْستوم وار ایدی. حسین علاقه اوزره ساز آلماق قرارینا گلمیشدی. «بهارستان» مئیدانینا گئدیب، موسیقی آلاتی ساتان «دلشاد» آدلی بیر ماغازادان اوْنا بیر ساز آلدیق. نئچه آیدان سوْنرا حسین بنیادی گئتمک ایسته‌ییردی. اوْ سازینی بیر امانت کیمی منه تاپیشیردی. حسینین گلیشی اوچ آی چکدی. بو آرادا حسینین سازی ایله جالاندیم. بعضن‌ده سیم‌لردن  قیریب «نریماندان» سیم آلیب سازی یئنه سازلاریم. باش کوک‌ده «سئگاه دسگاهیندا» اوْلان هاوالاری بیرینجی اویره‌ندیییم هاوا «دوبئیتی» اوْلدو. بو کوک‌ده بئش – آلتی هاوا چالا بیلیردیم. باش کوک‌ده کوک قورولوشو اوست سیم «Do» اوْرتا سیم «Mi» آلت سیم‌ده «Re» اوْلمالیدیر. سس‌لرین ایکی‌سینی دئمک اوْرتا سیم «Mi» و آلت سیم «Re»‌نی تاپمیشدیم، آنجاق «Do» سسینی تاپا بیلمه‌میشدیم. هاوالاری اوْنسوز چالیردیم. اوزوم‌ ده دویوردوم کی، بورادا بیر چاتیشمازلیق وار، اوْنو آختاریردیم.
۱۳۵۷- نجی ایل‌ده کندیمیزه دوندوم. عمی‌مین سازینی گوتوروب چالماق ایسته‌دیم. اوْ تاپمادیغیم سس آشیغین سازیندا آچیق- آیدین وار ایدی. عمیم‌دن سازین کوک فوْرماسی‌نین نئجه اوْلدوغونو سوْروشدوم. عاشیق عین‌اله عئلمی باخیمدان یوْخ، قولاق واسیطه‌سی ایله سازین کوک فوْرماسینا تانیش ایدی. عاشیق سئوینج و علاقه ایله اوْنلاری بیر- بیر منه اویرتدی. آختاردیق‌لاریمی اوز ائویمیزده تاپدیغیما چوْخ سئوینیردیم.

اوشاق چاغلاریمدان، بوتون قاراداغ اوشاقلاری کیمی سازا، عاشیق هاوالارینا ها بئله عاشیق صنعتینه درین محبّت و حورمت اساسیندا، باکی رادیوْسونون عاشیق وئریلیشلری‌نین واختی ازبریم ایدی. موعاصیر عاشیقلار- قدیم عاشیقلارین سازینی، سوزونو ها بئله صوحبتینی ایزله‌ییب سینه‌مه ییغاردیم. تانیدیغیم اوستادلاردان «د‌ده امراه»، «حسین ساراجلی»، «کاماندار»، «عدالت»، «اکبر جعفراوْو»، «عمران حسین‌اوْو»، و «خانلار»ی چوْخ به‌یه‌نیردیم. اوْنلارین صنعت‌لریندن بیر شئی‌لر گوتورمک ایستردیم. اوْ وئریلیش‌لرده بیر صنعتکار اوستاد عاشیق «دمیر حسن اوْو» یاخود «حسن دمیر اوْو» آدلی ایدی. چالدیغی هاوالاری داها دوْغروسو منی حئیران قوْیاردی. بو اوستاد عاشیق‌دان سوْنرالار هئچ بیر ایز تاپا بیلمه‌دیم. رادیوْدان دینله‌دیییم هاوالار مئلوْدی باخیمیندان بوتای‌دا چالینان هاوالارلا فرقله‌نیردیلر. بیزیم عاشیق‌لار چالدیغی هاوالاردا بعضن نوقصانلاری حیسّ ائدیردیم. رادیوْدان دینله‌دیییم هاوالاری چوْخ سئودیییمه گوره چالیشیردیم اوْنلار کیمی ساز چالام. بعضن هاوالارین بوتای‌دا چالینمایان حیصّه‌لرینی اوز- اوزومه تاپیب تنهالیغیمدا ایفا ائدیردیم. مجلیس‌لرده چالان کیمی چوْخ آلقیشلانیردیم. بیرینجی ۱۶-۱۷ یاشلی گنج اوْلدوغوما گوره اوْلسایدی، ایکینجی چالینمایان حیصّه‌لری چالدیغیما گوره ایدی.

هـ : عاشیق چنگیز سیز ائله سازی بیر رادیوْدان بیرده عمی‌نیز عاشیق عین‌اله‌دان‌می اویرندینیز. یوْخسا باشقا صنعتکالاردان‌دا تأثیر آلیب‌می‌‌سینیز؟

چ: تأثیر آلدیغیم،  گوروب گوتوردویوم بویوک اوستادلار دا اوْلوب‌لار. اوْنلادان بیری‌ ده بیزیم آذربایجانین گورکملی ساز اوستادی «حسین اسدی» (حسین کیرشانلی)دیر. ۱۳۶۰- نجی ایلده اوْنونلا تانیش اوْلدوم. آختاردیغیم مئلوْدی‌لری حسین‌ین ایفاسیندا تاپدیم. اوْ، هاوالاردا اوْلان مئلوْدی‌لری رادیوْدان دینله‌دیییم کیمی ایفا ائدیردی. اوْ گون حسین منیم اوچون بویوک ساز دونیاسینا بیر قاپی آچدی. ائله اوْ گونلرده ساز ایفاسی‌نین بارماق «پوْزیسییا»لاری‌نین دوزگون شکلینی حسین‌نین ایفاسیندان گوتوردوم.
اوستاد اسدی سازی گوزل- گویچک چالدیغی کیمی، ‌گوزل – گویچک سازلار دا باغلاییردی. قارداشیم «فرّخ»لا «حسین اسدی‌»یه بیر ساز سیفاریش وئردیک. اوْ دا بیزه بیر یاخشی ساز باغلادی.

هـ : اوستاد! عاشیق صنعتینه- سازا، عئلمی باخیش‌لا باخان، عاشیق هاوالارینی نوْتا چکن سیز اوْلوب‌سونوز. قوْپوز مکتبینه کیتاب یازیب‌سینیز. بئله ایشلری اوْتایلی- بوتایلی آذربایجان‌دا، بیرینجی سیز باشلاییب‌سینیز. نه اوچون بو ایش‌لر سیزه گرکلی‌ اوْلوب؟ بو مسله‌نی آچیقلاماغینیزی ایسته‌ردیم.

چ :  من هر زامان بئله اینانیرام کی، عاشیق موسیقی‌سی بیزیم وارلیغیمیزدیر. بیزیم کوک موسیقی‌میزدیر. نئجه‌ کی، بیلیرسینیز، بو موسیقی، هاوالار، داستانلار قدیم زامانلاردان بری سینه دن سینه‌یه گزیب، بیزیم الیمیزه چاتمیشدیر. من هاوالاری چالاندا بعضن بیر هاوانین اوچ- دورد آدی اوْلدوغونو گوروردوم. اورنک اوچون «کوْراوْغلو قایتارماسی»، «ساری توْرپاق» و «شاهسونی» اوچو ده بیر هاوایا دئییلیردی. آنجاق آختاریش‌دان سوْنرا منه بئله معلوم اوْلدو کی، بو اوچ آد هره‌سی باشقا بیر هاوادیر. بئله دوشوندوم کی، اوْلا بیلر بیزیم هاوالاردان چوْخو صنعتکارلاریمیزین سینه‌سینده توْرپاغا گئدیب، توْرپاغا قاریشیب، اونودولوب‌لار. ائله داستانلاریمیزدان دا بئله اوْلا بیلر.

بیرینجی، هاوالارین یاشاماسینی اوْنلارین مکتوب اوْلدوغوندا گوردوم. آخی هاوالارین هر بیری بیزیم تاریخیمیزین، مدنییتیمیزین، بیر گوشه‌سی‌دیر. هاوالار اوزون عصیرلردن کئچمیش، نسیل‌لردن، آتا- بابالاریمیزدان بیزه سوزلر، دوشونجه‌لر، داشیییب گتیریب‌لر. بیز مدنییتیمیزی، تاریخیمیزی قوْرومالی‌یـیق.

ایکینجی، دئمک اوْلار کی، باشقا خالق‌لارین موسیقی‌لری واختی ایله مکتوب اوْلدوغونا گوره، قارره‌لری، عوممان‌لاری آتلایـیب اولکه- اولکه یاییلیبدیر. بو گون ایران‌دا، آذربایجان‌دا دونیانین، بئتهوْوئن، مو‌ت‌زارت، باخ، چایکوْفسکی و باشقا بویوک موسیقی اوستادلاری‌نین  اثرلری تانینمیش، یایـیلمیش، بلکه ‌ده مکتب‌لرده موسیقی‌ طلبه‌لری طرفیندن اویرنیلمیش‌دیرلر. آمما بیزیم عاشیق‌ هاوالاری قاراداغدان، نهایت آذربایجان‌دان قیراغا یایـیلمامیشدیر. من اینانیرام کی، بو هاوالار مکتوب اوْلورسا، دونیا خالق‌لاری طرفیندن سئویله‌جکلر. «تهران»‌دا موسیقی مکتب‌لرینی دوْلانیردیم، باکی‌دان گلن اوستادلاری سوْراقلاشیردیم، ائله دوشونوردوم کی، اوْتایدا عاشیق هاوالارینا نوْت یازان اوْلار. چوْخ قاچاندان سوْنرا، چوْخ آختاریشدان سوْنرا، بیلیندی کی، بو حاق‌دا هئچ بیر ایش گورن یوْخدور. من اوزوم‌له بئله قرارا گلدیم کی، نئجه اوْلمالی‌دیرسا نوْت اویرنیب بو هاوالاری نوْتا چکه‌جه‌یم.

اوچونجو، بو موسیقی‌نین نئجه اویرنلیمه‌سی اوره‌ییم‌ده دوْلانیردی. قاباق زامانلارا موراجیعت ائدن‌ده، بیزیم اوستاد عاشیقلاریمیز نئجه اویرنیب‌لر، نئجه اویردیب‌لری آرایاندا، بویوک صنعتکارلارین چکدییی چتین‌لیک‌لر هله بیر طرفه، یـئنی موسیقی‌ عئلمی‌نین بو آرادا هئچ روْلو اوْلمادیغینا گوره، بو عزیزلریمیزین بویوک سهولری، بویوک نوقصان‌لاری ‌دا گوزه چارپیردی. بیزیم فخر ائله‌دیییمیز اوستاد عاشیقلاردان سوْروشولسایدی کی، فیلان هاوانین ریتمی (اولچوسو) نه‌دیر؟ بو سوْرغو جاواب‌سیز قالاردی. بونا اینانمالی‌یـیق‌ کی، زامان چوْخ سورعتله ایره‌لی سورور. داها یوز ایل بوندان قاباقکی کیمی دوشونمه‌ملی‌ییک. گویجه‌لی عاشیق علسگر، توفارقانلی عابباس،  تیکمه‌داشلی خسته قاسیم کیمی اوستاد صنعتکارلار اوز ائل‌- اوْبالاریندان قیراغا چیخانمامیش ها بئله تانینمامیش‌لار. بو گونکو عصیرده ایرتیباط‌لار موعجوزه‌یه بنزه‌ییر. بیر آندا دونیانین هر طرفیندن کامپییوْتئر آرخاسیندا ایله‌شیب بوتون دونیا خالقلاری‌نین موسیقی‌لرینه ال تاپماق اوْلور. بیز ده دونیا ایله آیاق‌لاشمالی‌ییق. دونیا اوزره  بیزیم ‌ده عاشیق موسیقی‌میزین دئمه‌یه سوزو واردیر. بیزیم ‌ده موسیقی بو ایرتیباط‌لارا قوْشولمالی‌دیر. بونا گوره بو ایش بیر گرک، وظیفه و بیر اینام کیمی منیم بوْینوما دوشموشدو. من لاپ قدیم چاغلاردان بوگونه قده‌ر بوتون اوستادلارا، عاشیق موسیقی‌سینی یاردانلارا، یاشادانلارا فخر ائدیرم. اولن‌لرین روحو قارشی‌سیندا باش اییب، قالانلارا جان ساغلیغی دیله‌ییرم. اوْنلارین یوْللارینی چاغداش سوییه‌ده ایره‌لی سورمه‌یی اوزومه بوْرج سانیرام.

هـ : موسیقی‌چی‌لریمیزدن، سیزدن اونجه ساز هاوالارینا نوْت یازماق ایددیعاسی ائدنی اوْلور. بئله بیر سوز، بئله بیر ایش، اوْلوب یوْخسا یوْخ؟ هر حالدا بوبارده فیکیرلری‌نیزی بیلمک‌ لازیم‌دیر.

چ: اونجه دئدیک‌لریمین اساسیندا، من عاشیق موسیقی‌سینه یازیلمیش عئلمی ایشلری گیری- گیری آختاردیم. ۱۳۶۲ – نجی ایل‌ده آذربایجانین گورکملی ساز اوستادی و صنعتکار سازبندی اوستاد «عمران حیدری‌»نین ایش یئرینه باش ووراردیم. سازینی دینله‌ییب، باغلادیغی سازلاری ماراق‌لا اله آلیب چالاردیم. بو سیرری اوستادلا آچدیم. ساز موسیقی‌سی‌نین عئلمی‌لشمک ضرورتینی اوْنونلا دانیشدیم. اوستاد عمران حیدری دئدی :«بئله بیر ایش بو گونه قده‌ر گورولمه‌ییب. آنجاق من ده بئله فیکره دوشموشم کی، اوستاد «درویشی» ایله بیرلیک‌ده بو ایشی گور‌ک. عاشیق هاوالارینا نوْت یازاق. آلتی یئددی آیا قده‌ر بو ایش اوْلاجاق و بو بارده کیتاب بوراخاجاغیق.» چوْخ سئویندیم. بو کیتابین ایشیق اوزو گورمه‌یی‌نه گونلریمی ساییردیم. بیر ایل سوْووشدو، خبر اوْلمادی. بو بارده ‌ده دونه- دونه عاشیق عمران‌لا دانیشدیق. عمران دئدی: «سن اوستاد درویشی ایله موسیقی تئوْریسینی اویرنمه‌یه باشلا؛ بلکه کیتاب ایشیق اوزو گورنده آرتـیق فایدالانا بیله‌سن». من ده اوستادین درسینه آد یازدیردیم و موسیقی تئوْریسینی اویرنمه‌یه باشلادیم. بیر آز زامان اوْنونلا تئوْری ایشله‌دیم؛ آمما اوستاد درویشی اوْلان موسیقی مکتبی، نه ایسه باغلاندی. ایشین آردینی توتماق اوچون «چنگ» موسیقی مکتبینه موراجیعت ائدیب، تئوْری درسینه آد یازدیردیم. بو مکتب شریعتی خییاوانی، زیندان سئراهیندا، اوستاد «جهانگیر کامیان» باشچی‌لیغی ایله دوْلانیردی. بو مکتب تئهران‌دا یاشایان آذربایجان‌لی‌لارین، اوزللیک‌له قاراداغلی‌لارین ائولرینه یاخین اوْلدوغونا گوره، ائله‌یه بیلدیم ساز کیلاسینی بو مکتبده داییر ائله‌ییم. ۱۵-۱۶ طلبه منیمله ساز اویرنیردیلر؛ آتا- بابا یوْلو ایله، قولاق واسیطه‌سیله هاوالاری اویرتمه‌یه چالیشیردیم. موسیقی تئوْری‌سینی آرتیق اویرندیکجه، ‌هاوالارین نوْتا چکیلمه‌سی، قوْپوز مکتبینه عئلمی باخیش، بوبارده کیتابلارین یازیلماسی، هابئله اونلارین بوْش یئری منه چوْخ آغیر گلیردی. یئنه عاشیق ایمرانا موراجیعت ائله‌دیم. کیتابدان، نوْتدان بئله- بئله ایشلردن سوْروشدوم. عاشیق عمران دئدی: «چنگیز! اوْلمادی. ساز هاوالاری نوْتا سیغمادی. سازی و اوْنون هاوالارینی ائله آتا- بابا یوْلو ایله دوام ائتدیرمک لازیمدیر.» بو سئودا بیر آن دا باشیمدان چیخمادی. نهایت ۱۳۶۸- نجی ایل‌ده دوْلانماق اوچون بیر قوْناق کیمی تبریزه گلدیم. قارداشیم «فرّخ»‌گیلده قالیردیم. بو ایل‌لرده «فرّخ» تبریزده بیر تانینمیش ساز اوستادی کیمی مکتب‌لرده ساز اویره‌دیردی. تبریزده ساکین اوْلماق و موسیقی ایش‌لرینده چالیشماغی مندن ایسته‌دی. تبریزده اوْلدوغومدان بیر هفته کئچمه‌دن اوستاد مرعشی ایداره ائله‌ین «چنگ» موسیقی مکتبینده هوسکارلارا ساز اویرتمه‌یه چاغیریلدیم. ایشی قبول ائدیب کیلاسی داییر ائله‌دیم. بو مکتبده موسیقی اوستادی «یحیی ایسماعیل زاده» جنابلاری ایله تانیش اوْلوب موسیقی تئوْری‌سینی اویرنمه‌یی اوْنونلا دوام ائدیردیم. ایشین ایچینده یحیا موعللیم «آذربایجان خالق موسیقی‌سی‌نین اساسلاری» عونوانلی کیتابی بیر درس کیمی منه اویرتمه‌یه باشلادی. آذربایجانین داهی موسیقی عالیمی «اوزئییر حاجی بی اوْوون» بو اولمز اثری، سانکی منیم قارانلیق عالمیمدن ایشیقلار دونیاسینا بیر پنجره آچدی. ۵-۶ آی بئله کئچدی. بیر گون آذربایجانین بویوک موسیقی اوستادی، دیره‌لی بسته‌کاری رحمت‌لیک اوستاد «علی سلیمی» طرفیندن اوْنون موسیقی مکتبینده ساز درسی ورمه‌یه دعوت اوْلوندوم. بو دعوتی اوستادین تار شاگیردی «بهار» خانیم منه چاتدیردی. چوْخ سئوینجله قارشیلادیم.

اوستاد سلیمی و اوستاد «ایسماعیل زاده»‌نین خاهیشینه گوره سازی اویرتمه‌یه اوْن صحیفه‌لیک «مئتوْد» یازدیم. بعضی‌لری سازی نوْت ایله اویرنمه‌یی دوز بیلمیردیلر. اوْنا گوره ایکی کیلاس داییر ائله‌دیم. بیرینی نوْت ایله ایشله‌ین‌لره، بیرینی‌‌ده قولاق و سسله، آتا- بابا یوْلو ایله اویرنن‌لره. اوْ گون‌لر منیم بو ایشیمه ائعتیراض ائله‌ین چوْخ ایدی، هابئله سازین و عاشیق هاوالاری‌نین نوْتا سیغماسینا اینانان آز. من آرزولادیغیم ایشین یوْلونو تاپیردیم. بیر ده گوردویوم ایشه اور‌کدن ایناندیغیما گوره، بیر آددیم ‌دا گئری دونمه‌یه دوشونموردوم. ۱۳۶۹- دا اوستاد سلیمی منی رادیوْ- تئلویزیوْن اوْرکئستری‌ ایله امکداشلیغا چاغیردی. اوستاد «علی فرشباف» آذربایجان‌نین تانیمیش و گورکملی کامانچا اوستادی دا اوْ اوْرکئسترین عوضوو ایدی. گورشلریمیزده ایش‌لریمدن سوْروشاردی. بیر گون بئله بیر سوآل وئردی: «چنگیز! ائشیتمیشم سازی نوْت ایله اویره‌دیرسن، بئله‌دیرمی»؟ دئدیم: اوستاد ائله‌دیر. اوستاد ایشین چوْخ چتین اوْلدوغونو بیلدیریب، دئدی: «مراد آقایی» ایله «گرایلی» هاواسینی نوْتا چکمک ایسته‌دیک. نه کی چالیشدیق اوْلمادی. مئلوْدی‌لرین تکرار اوْلماسی، دئمک بیر سیرا تکرار آکوْردلارا گوره، بو ایشی یئرینه قوْیا بیلمه‌دیک. سن بو ایشی گورمک ایسته‌سن سنه اوغورلار آرزولاییرام. بونو دا دئملی‌یم کی، اوستاد مراد آقایی آذربایجانین بیرینجی ساز اوستادلاریندان‌دیر. من مرادا اورکدن درین حورمتیم وار. اوْ بویوک اوستادا دا علی فرشباف موعللیمه ‌ده اوغورلار آرزولاییرام.

بو سایاق ایشی ایره‌لی آپاراراق ۱۳۷۱- نجی ایلین قیش فصلین‌ده شخصن تبریزده «روشن» آدلی موسیقی مکتبی آچدیم. هاوالاری یازمادان اونجه بئله اینانیردیم کی، سازین ایفا فوْرماسینا اوزونه مخصوص اوْلان تئکنیکینه «قوْپوز مکتبی»نی یازیب- یارتمالی‌یام. بونو بیلیرسینیز کی، دونیا اوزره بوتون آکوْستیک موسیقی آلت‌لری‌نین عومومی بیر کوکو واردیر. دئمک بوتون هاوالاری اوْ کوک‌ده ایفا ائتمک مومکوندور. اوْ موسیقی آلت‌لری‌نین مئتوْدلاری دا اوْ کوک‌ده یازیلمیشدیر. ساز دا بو قایدادان آیری دئییلدیر. اوْنا گوره ‌ده عومومی کوک‌‌ده قوْپوز مکتبینی یاراتمالی‌ ایدیم. سازین ایفا فوْرماسیندا بیر چتین‌لیک وار ایدی. بوتون چالینان مئتوْدلاری آلت سیم‌لرین اوزرینده چالینیردی. اوست سیم، اوزللیک‌له اوْرتا سیم، یالنیز آکوْرد عونوانیندا، تکجه بیر سس کیمی ایفا اوْلونوردو. منجه سازین بویوک چاتیشمامازلیغی ائله بو ایدی. بیر ایلدن چوْخ چالیشیب بو چاتیشمامازلیغا یوْل آختاردیم. بیلدییینیز کیمی اوستده‌کی اوچ سیم «Do» نوْتو آدی ایله قورلموشدور. بیر آن بئله فیکریمه چاتدی کی، اوست سیمین بیرینجی سسینی بیر اوْکتاو بم کوک ائله‌ییم. بو ایشی گوردوم. اوست سیم‌ده و اوست پرده‌ده اوّل «پوْزیسییا»دا گزیشمه‌یه باشلادیم. عئینی حالدا ردیف ایله اوست سیم‌ده «Do»، «Re»، «Mi»، «Fa»نی تاپاندان سوْنرا آردینجا ائله اوْ قایدا اساسیندا ایسته‌دیییمیز اوْ ردیف «sol» «la»، «si»، «Do» اوْرتا سیم‌ده اوزونو گوستردی. بیر سیمین دیشیلمه‌سی سازدا بیر اوْکتاو نوْتون آرتماسینا سبب اوْلدو. دئملی‌ییک کی، هر موسیقی آلتی بیر اوْکتاو سسه مالیک اوْلسا کامیل بیر موسیقی آلتی آدلانان بیلر. دئمک بیزیم سازدا بیر سیمین‌ دییشیلمه‌سی بیر اوْکتاو سسی آرتیریب مئیدانی داها گئنیش‌لندیردی. هله ‌ده سازین دونیا سوییه‌سینده باشقا موسیقی آلت‌لری ایله آیاقلاشماسینا بیر مانئعه وار ایدی.

بیلیدییینیز کیمی آذربایجان سئگاه‌لاریندا، دییاپازوْن اولچوسو ایله اولچن‌ده، ایکی سس بیر «کما» آزدیر. بو سس‌لرین آز اوْلماسی اولمز داهی موسیقی عالیمی اوزئییر حاجی ‌بی‌ اوْوون نظرینه گوره آذربایجان موسیقی‌سینه عایید اوْلان بیر سس‌‌لردیر. دئملی‌یم کی، کئچمیش عاشیق‌لاردان الیمیزده اوْلان اثرلره باخاندا اورنک اوچون «عاشیق صادق سلطان»، «د‌ده امراه»، «خیننی ممد»ین ایفالاریندا «mi» له «fa» آراسیندا پرده اوْلمادیغینی گوردوک و بونا گوره ‌کی، «mi» له «fa»نین یاریم «توْن» فاصیله‌سی واردیر. منجه بویوک ساز اوستادیمیز «عدالت نصیب اوْو» اوز داخیلی حیسّ‌لریندن آسیلی اوْلاراق بو ایکی پرده‌نین آراسینا بیر پرده علاوه ائتمک‌له بو پرده‌نین اساسیندا بیر «چئتوئرتوْن» سسی یاراندی. اوْنلارین آراسیندا پرده باغلانسا، چئتوئرتوْن یاخود «سوری» یا «کروْم» سسی یارانار. بونو دا دئملی‌ییک، بیزیم کئچمیش سازیمیزین پرده قورلوشو (سس قورولوشو) «کروْماتیک» و «دییاتوْنیک» اوْلموشدور. اوْنا گوره بو پرده‌نین اوْ ایکی نوْتون آراسیندا باغلانماسی دوزگون اوْلا بیلمزدی. بو مسله‌نی حلّ ائتمه‌یه بیر «کما» یاریم بو پرده‌نی آزالتماقلا (بم‌لشدیرمک‌له) دییاپازوْن اولچوسو ایله «mi» سسی اوز یئرینده اوْتوردو و بیزیم باشقا «لاد»لاردا اوْلان هاوالاریمیز کی، «mi» سسین‌ده بیر «کما» قده‌ر آز (بم) یئرینده چالینیردی، دوز یئرینی آلدی. «La» نوْتو دا ائله اوْنون کیمی دوزگون یئرینده اوْتوردو.
داها قوْپوز مکتبی یازماغا هئچ بیر چتین‌لیک گورموردوم. اوْنو یازدیم. نهایت ۱۳۷۹- نجو ایلده یازدیغیم بو اثر ایشیق اوزو گوردو. قوْپوز مکتبی‌نین آردینجا اوْتوزآلتی عاشیق هاواسینی نوْتا چکدیم. ایکینجی کیتابی «عاشیق هاوالاری» عونوانیندا چاپا یئتیردیم. من بونا امینم کی، بو ایشلری بیرینجی من گورموشم. بو اثرلرین یاییم تاریخیندن اونجه بیر کیمسه‌ بوْش دانیشماق یوْخ، سند گوستره بیلسه چوْخ ممنونییت‌له الیندن اوپه‌رم.

هــ : عاشیق چنگیز! ‌منیم بیلدیییمه، گوره «قوْپوزون ایلکین مکتبی» آدلی بیر کیتاب «علی خداداد مددلو» یازارلیغی ایله ایران‌ آذربایجانـیندا بوراخیلیب؛ بیر ده کی، «ساز مکتبی» عونوانلی بیر کیتاب بو یاخینلیقلاردا آذربایجان جومهورییتینده ایشیق اوزو گوروب. هر ایکی کیتابین یازارلاری اوْ کیتابلارین بیرینجی درس‌لیک کیتابلاری اوْلدوغو ایددیعاسیندا اوْلوب‌لار. سیز بو بارده ده نئجه دوشونورسونوز؟

چ:  اونجه دئدیم ۱۳۷۹-  نجو ایلین یای فصلینده منیم «قوْپوز مکتبی» آدلی درس‌لیک کیتابیم «آیدین»  اینتیشاراتی  واسیطه‌سی ایله چاپ اوْلموشدور. «علی خداداد مددلو» ایکی ایل اوْندان سوْنرا «قوْپوز ایلکین مکتبی» کیتابینی یازیب چاپ ائله‌میشدی. آمما ائله بو ایل‌ده دئمک ۲۰۰۷ میلادی ایلینده، باکی‌دا یاییلان «ساز مکتبی» کیتابی حاق‌دا دانیشماغا سوزوم واردیر. اوْ دا بودور کی، ۱۳۸۳- نجو ایلین نوْوروز بایرامیندا باکی شهرینده ایدیم. باکی تئلویزیوْنونون «space» کانالیندا عاشیق موسیقی‌سی‌نین عئلمی‌لشمه‌مه‌سی، ها بئله اوْنون عئلمی کوْنسئرواتوْرییادا عئلمی شکیل‌ده اوْخونماماسی حاققیندا تنقیدی بیر وئریلیش کئچیردی. بو وئریلیش‌ده اوستاد عدالت نصیب‌اوْو و خالق‌ شاعیری زلیم‌خان‌ یعقوب ایشتیراک ائتمیشدیلر. عئینی حالدا میللی کوْنسئرواتوْرییانین باشچی‌سی «سیاوش کریملی» وئریلیشه تئلفوْن آچدی. اوْردا سوز وئردی کی، بو ایش اوچون عاشیق موسیقی‌سی تدقیقاتچی‌لاری ایله بیر ایجلاس قورولاجاق. تئزلیک‌له اوْ ایجلاس قورولدو. منی ده زلیم‌خان و اوستاد «رافیق عمرانی»نین تاپیشیریغی ایله اوْ ایجلاسا دعوت ائله‌دیلر. اوْ ایجلاسین عوضولری اساسن عاشیق موسیقی‌سینه عئلمی باخان و اوْ حاق‌دا چالیشانلار ایدیلر. رحمت‌لیک مورسل موعللیم، رحمت‌لیک آزاد اوْزان،  قارا موعللیم، حسین موعللیم، زلیم‌خان یعقوب، رافیق ایمرانی و ائله بو «ساز مکتبی»نین یازارلاری «موباریز جعفر اوْو»، «آکیف قولویئو» و سیاوش کریملی ایجلاسین ایشتیراکچی‌لاری ایدیلر. ایلک عاشیق موسیقی‌سی‌نین عئلمی‌لشمه ضرورت‌لری دانیشیلدی. سوْنرا منیم یازدیغیم «قوْپوز مکتبی» نین صوحبتی آرایا گلیب و هامی اوز فیکیرینی بیلدیردی. بو ایندیکی ساز مکتبی‌نین اوچ یازاری منیم کیتابیما قارشی‌ دورورلار. سوز منه چاتمامیش رافیق ایمرانی، آزاد اوْزان بیر ده زلیم‌خان یعقوب «قوْپوز مکتبی»ندن مودافیعه ائدیب، اوْنو بیر عئلمی درس‌لیک کیتاب تانیتدیریب، ها بئله کوْنسئرواتوْرییادا اوْخونماغینی ایسته‌دیلر. من ده اوز یازدیغیم اثردن مودافیعه ائله‌دیم. ایجلاس عوضولری سوزلریمه دیر وئریب کیتابین کوْنسئرواتوْرییادا اوْخونماسی قراری قوْیولدو. تکجه موباریز جفعر اوْو‌لا آکیف قولو‌یئو بو قرارلا راضی‌لاشمادیلار. اوْنلار بئله اینانیردیلار کی، بو کیتاب ایراندا یازیلدیغینا گوره آذربایجان میللی کوْنسئرواتوْرییاسیندا اوْخونماسی دوز اوْلا بیلمز. دئییردیلر بیز اوزوموز بئله بیر کیتاب یازیب یاراتمالی‌‌ییق. رافیق عمرانی اوْنلارا بئله جاواب وئردی: بو ایش سیزین ایشینیز دئییلدیر. نییه کی، موبازیر موعللیم یالنیز ساز ایفاچی‌‌سی‌‌دیر، عئلمی موسیقی‌ ایله ده تانیش دئییلدیر. آکیف موعللیم ‌ده تار ایفاچی‌‌سی‌‌دیر؛ بوردا بیر نوقصان اوْلاجاقدیر. آنجاق چنگیز یوکسک سوییه‌ده ساز ایفا‌چی‌‌سی اوْلاراق یاخشی دا موسیقی ساوادلی‌دیر. ائله بو ایش چنگیزین ایشی‌دیر. ائله اینصاف‌لا باخساق یاخشی‌‌ دا گوروبدور. ایجلاسین سوْنوندا بو کیتابین اوْخونماسینا هامی راضی‌لاشدی. بو ایکی کیتاب حاققیندا دئیه بیلرم کی، اوْنلار ایکی‌سی‌ ده بیر اوسلوبدا یازیلیب. منیم یازدیغیم بونلاردان فرق‌لنیر. باشقا اوسلوبو واردیر. آنجاق اینصاف‌لا دانیشساق «علی خداداد مددلو» یازان کیتاب هر باخیمدان باکی‌دا یازیلان ساز مکتبینه اوستوندور.

هـ : سیزین سازدا «سوْلوْ» ایفالارینیزا و ناییلییت‌لرینیزه گوره سوزلری‌نیزی دینله‌مک ایسته‌ردیم.

چ: ساز ایفاچی‌لیغینی باشلایان گوندن، بیر «سوْلوْ» ساز ایفاچی‌سی کیمی تانیندیم. بوتون خاریجی و داخیلی کانسئرت‌لره ائله بو عونواندا چاغریلاردیم. ۱۳۷۰- نجی ایلده «اوستاد عاشیق حسن اسکندری» باشچیلیغی ایله عاشیقلارلا بیرلیک‌ده آلمانین «دوْسئلدوْرف» شهرینده موسیقی فئستیوالینا چاغیریلمیشدیق، اوْ فئستیوال‌دا ساز «سوْلوْ» ایفاچی‌سی کیمی چیخیش ائله‌دیم. تاماشچی‌لار طرفیندن یوکسک سوییه‌ده آلقیشلاندیم. اوْ ایفادان سوْنرا «دوْکتوْر بی‌پینگ» هوْلند اولکه‌سی‌نین آدلیم موسیقی عالیمی بیزیم عاشیق قورپوموزو هوْلنده دعوت ائله‌دی. اوْردا گئدن ایجرالاردا هر ایفاچی‌یا اوچ دقیقه واخت وئریلمیشدی. دئمیشدیلر کی، اوچ دقیقه‌دن آرتیق چالماغا حاققینیز یوْخدور. صحنه‌یه چیخیب «هیجران کرمی» چالماغا باشلادیم. آلتی دقیقه‌یه یاخین چکدی. آلقیش‌لار اونونده دیز چوکوب صحنه‌نی ترک ائتمک ایسته‌دیم. جاماعاتین آلقیش‌ سسی داها یوکسلدی، «دوْکتوْر بی‌پینگ» قاباغیمی آلیب یئنه چالماغیمی ایسته‌دی. واختـیم توکه‌نیب،‌ ایجازه‌م یوْخدور دئدیم. «بورانین هر ایشی منیم الیمده‌دیر، تاماشاچی‌لار هر زامانا قده‌ر ایسته‌سه‌لر چالماغین گرکلی‌دیر».- دئدی. اوْنلار سیزین موسیقی ایله آرتیق تانیش اوْلماق ایسه‌ییرلر. صحنه‌یه دونوب «روحانی» هاواسی چالدیم.

۱۹۹۳- میلادی ایلینده ایسپانییا «مادرید» شهرینده «فیتور» آدلی بیر موسیقی فئستیوالی کئچیریلیردی. ۱۲۸ اولکه‌دن فوْلکلوْریک موسیقی ایفاچی‌لاری اوْ فئستیوال‌دا ایشتیراک ائتمیشدیلر. ایراندان تکجه من چاغیریلمیشدیم. اوْ فئستیوال‌دا بیر عاشیق هاواسی ایفا ائدیب سوْنرا عاشیق‌ هاوالاری حاققیندا دانیشیق آپاریب، بیلدیکلریمجه اوْنلارا معلومات وئردیم. اوْ فئستیوال‌دان «فخری موسیقی دیپلوْم»و قازاندیم.

۱۳۷۵-نجی ایلده کانادا اولکه‌سی «توْرئنتوْ» شهرینده «هارت – هاوس» اونیوئرسیته‌سینده کئچیریلن کانسئرته عاشیق نوْوروزلا بیرلیک‌ده چاغیریلمیشدیم. توْرئنتوْ،  ون‌کووئر، موْنترال شهرلرینده چوْخ اوغورلو کانسئرتلریمیز کئچدی. ۱۳۷۶- دا تورکییه‌نین ایستانبول شهرینده « D 8 » اولکه‌لری ایجلاسیندا بو سککیز اولکه‌نین موسیقی‌ قوروپلاری ایله بیرلیک‌ده بیر ایرانی موسیقی قوروپو، بیر ده من بیر سوْلوْ ساز ایفاچی‌سی کیمی ایشتیراک ائتمیشدیک. تاماشاچی‌لار طرفیندن چوْخ محبّت‌لی آلقیشلار گوستریلدی. تورکییه معاریف وزیری طرفیندن بو یاخشی ایفاما گوره آتا تورک کولتور ائوی ساراییندا بیر شام ضییافتینه دعوت اوْلدوق.

۱۳۷۸- ده کوْلوْمبییا ایستیقلال گونو عونوانـیندا قورولان فـئستیوالا چاغـیریلدیم.

۱۳۷۹- دا پاریس شهرینده بیر ایرانلی موسیقی قوروپو، بیر ده منیمله گورکملی ناغارا اوستادی «وحید اسدالهی» عاشیق هاوالارینی ایفا ائـتمه‌یه چاغـیریلمیشدیق.

۱۳۷۰هابئله ۱۳۷۶- نجی ایل‌لرده ایراندا کـئچیریلن «دهه‌-ی فجر» آدلی موسیقی فـئستیوال‌لاریندا ایران سوییه‌سینده بیرینجی سوْلیست ایفاچی‌ عونوانـینی قازانا بیلدیم.

هـ : عاشیق چنگیز سیزین تبریزده، تئهراندا و ایرانین باشقا شهرلرینده ده اوغورلو کوْنسئرتلرینیز اوْلوب، شخصن چوْخونون تاماشاچی‌سی اوْلموشام. بونلار سایماقلا قورتولان دئییل. سیزدن بوراخدیـغـینـیز کاسئت‌لر، (DVD)لر، (CD)لر حاققـیندا قـیسا معلومات ایسته‌ردیم.

ایکی کاسئت‌لیک بیر آلبوْم «آذربایجان حیماسی موسیقی‌سی» آدیندا، دالغا موسیقی قورپونون ایفاسی‌ ایله تـئهراندا اوْلان هونری حووزه طرفیندن یایـیلـیب. عاشیق نوْوروزلا منیم کانادا دا اوْلان ایفالاریمیزدان سوروش درنه‌یی طرفیندن بوراخـیلـیب. «دیدار-ی نوْ» آدلی بیر کاسئت منیمله، ‌تومبک ضربی موسیقی آلتی‌نین بویوک ایفاچی‌سی «ممد اخوان» جنابلاری‌نـین بیر خوصوصی ایفامیز موسیقی سئونلرین الینه چاتـیب. اوچ کاسئت ها بئله «CD»، «یانـیق کرمی»، «سالامات قال»، «ائل باغچاسی» بیزیم ایش‌لریمیزدن شمس تبریز دفتری طرفیندن حاضیلانـیب و یایـیلدی. بیر ده کی، «سئوسه منی» آدلی بیر «DVD» یئنه دالغا قوروپونون تهراندا اوْلان ایفاسیندان بوتون موسیقی سئونلره تقدیم اوْلونوب.

هـ : عاشیق چنگیز! سیز عاشیق موسیقی‌سینده یئنی‌لیک‌لر یاراداندا، موسیقی‌یه عئلمی باخیش‌لا باخاندا، ‌عاشیق صنعتی‌نین قدیم زامانکی کیمی قالماسی‌نین هاوادارلاری طرفیندن سیزینله نئجه یاناشیب‌لار؟

چ: اونجه دئدیک کی، زامانین سورٍعتی چوْخدور. گئت- گئده ده چوْخالیر. بیز ده بو گئدیش‌ده اوزوموزو زامانین آهنگی ایله اویغونلاشدیرمالی‌ییق. اورنک اوچون قدیم زامانلاردا بیر حکیم، اینسان بدنینده اوْلان هر عوضوه حکیم‌لیک ائدیب، سینـیق باغلاییب، اورک خسته‌لییینه ها بئله هر دردینه درمان ائتمه‌سی بیر یاندا قالسین، مال- قارا خسته‌لیک‌لری  ایله ده مشغول اوْلارمیش. آمما بو گون حکیم‌لیک عئلمی اوْ ‌قده‌ر ایرلی‌له‌ییب کی، هر سیستئمین اوزل بیر حکیمی اوْلور. اوْ بیری عئملر یاخود صنعت‌لر ده ائله بئله‌دیرلر.

آشیغین کئچمیش تعریفینده، ساز ایفاچی‌سی، هاوا بسته‌کاری، اوْخویان، داستان سویله‌ین، شاعیر، رقص باجاران، و بئله – بئله هونرلره بیر یئرده مالیک اوْلان، عاشیق ساییلیردی. آنجاق بو گونکو زامانین ایستک‌لرینی دویا بیلسک، ائله بو گونکو حکیملیک عئلمی کیمی،‌منیم فیکریمجه عاشیق موسیقی‌سی‌نین هر بیر عوضوونه اوزل بیر عاشیق لازیم‌دیر. بونا گوره ‌ده بو گون عاشیق هاوالارینا اویغون یاخشی سسه مالیک اوْلان، یاخشی ساز ایفاچی‌سی، اوزونه گوره بیر عاشیق‌دیر. عاشیق فوْرمالاریندا، عاشیق‌ هاوالاریندا شئعر یازان شاعیر، قوْپوز موسیقی‌سی‌نین تدقیقاتچی‌سی و‌ بونلارا تای صنعت صاحیب‌لرینه، چاغداشلیق اولچوسو ایله اولچسک، عاشیق دئمک مومکوندور. منجه قدیم اولچولرده اولچسک بو گون بیر عاشیق‌ دا تاپا بیلمه‌ریک. بو حاق‌دا دانیشماغا چوْخ سوزوم وار… بیر ده‌ کی، قدیم زامانلاردا جاماعات ساوادسیز اوْلورموش، عاشیقلارین ساوادلی‌سی یاخود ساوادسیزلاری دا اوستاد گورموش، شئعر، داستان، ساز ایفاسی اویرنمیش و‌ خالقین ایستک‌لرینی یئرینه گتیره بیلرمیش‌لر. بیر عاشیق ۲۰ داستان بیلنده اوْنا یوزلر آتا- بابا سوزو و ‌خالقین خوْشونا گلن باشقا سوزلری قاتماق‌لا اوز عصرینده یاشایان جاماعات‌دان قاباقجیل اوْلورموشلار. ایندیسه بئله دئییل. یئنی نسیل ساوادلانیب، آشیغین اوْن گئجه‌ده دئدییی داستانی بیر ساعاتدا اوْخویوب باشا چیخا بیلیر. ائله بونا گوره ده‌دیر کی، بو گونکو عاشیق مجلیس‌لرینده داستان سویله‌مه‌یه داها بیر یئر تاپیلمیر. داستانلار، بو گون عاشیقلار طرفیندن‌ سویلن‌مه‌سه ‌ده کیتاب‌لاردا، ‌یازی‌لاردا یاشاییب، گلن نسیل‌لره چاتاجاقدیر. آنجاق عاشیق موسیقی‌سی‌نی نئجه یاشاتمالی‌ییق؟ بوردا بو موسیقی‌یه عئلمی باخیش و یئنی باخیش هر بیر کوک موسیقی‌سی‌نی سئون آذربایجانلی‌یا گرک ساییلیر. ‌منجه هر بیر عاشیق هاواسی تاریخیمیزین، کولتوروموزون کیچیک‌ ده اوْلسا بیر حیصّه‌سی، بیر گوشه‌سی‌دیر. اوْنلارین هر بیری‌سینی ایتیرسک، دئمک تاریخیمیزی، کولتوروموزو ایتیرمیشیک. چاغداش و گلن نسیل‌لره بو موسیقی‌نی‌ یئنی «آرانژمانلار»، یئنی «هارموْنی»لار و «آکوْردلار»لا ها بئله «خوْر» قوروپ‌لاری، عاشیق «آنسانبو»لاری قورماقلا، یئنی – یئنی گوزل یوْل‌لار آرایـیب تاپماقلا قبول ائتدیرمک مونکوندور. من ده بو اینام اساسیندا بو یوْلون یوْلچوسو اوْلموشام. یوْرولمایان یوْلچولارین آیاقلارینی یوْلاردا داشلار دا ازه ‌بیلر.

هـ : عاشیق چنگیز! دئییرسینیز کی، «قوْپوز هاوالاری تاریخیمیزین حیصّه‌لری‌دیرلر». بو سوزو نئجه ایضاح ائده‌ بیلرسینیز؟

چ:  بو سوزو ایضاح ائتمک اوچون تورک خالقلاری‌نین کئچمیش‌ده یاشان ائل‌لریندن، تایفالاریندان سوز آچماق لازیمدیر. اورنک اوچون دورد مین ایل بوندان اونجه یاشایان «بایات» ائلیندن سوز آچساق، اوْ زامانا عایید اوْلان یئددی هئجالی شئعرلر و‌ اوْنلارا اویغون اوْلان موسیقی هاوالاری، بو گون بیزیم قوْپوز موسیقی‌‌سینده، موغام موسیقی‌سینده یاخود ایرانین سونّتی موسیقی‌سینده آیدین‌جاسینا اوزونو گوستریر. «بایاتی»، «چوْبان بایاتی‌سی»، «بایات-ی تورک»، «بایات-ی شیراز»، «بایات-ی ایصفاهان»، «داغلار بایاتی‌سی» و باشقالاریندان آد چکمک اوْلار. ایکی مین ایل اونجه یاشایان «گارای» ائلیندن ۸- هئجالی شئعرلره چوْخ موسیقی هاوالاریمیز واردیر. اوْنلاردان «گارایلی»، «حوسئین گارایلی‌سی»، «کوردو گارایلی»، «مینا گارایلی‌سی»، «ترسه گارایلی»، ها بئله باشقا گارایلی هاوالاریندان اورنک گتیرمک اوْلار. ایران موسیقی‌سی‌نین بویوک و داهی اوستادی «ابوالحسن‌خان ‌صبا» گارایلی هاواسینی ایران موسیقی‌سینده «شور دسگاهیندا» یازمیش و‌ ایفا ائتمیشدیر. واختی ایله اوْنون آذربایجان موسیقی‌سینه عایید اوْلدوغونو اوْ بویوک اوستاد ائعلام ائتمیشدیر. بو گون‌سه بو هاوا «گیریلی» آدلانیر. تأسّوف‌له بعضی قرض‌لی شخص‌لر طرفیندن بو آذربایجان گارایلی‌سینا «گیریه‌لئیلی» آدی قوْیموشلار. هر عاشیق هاواسی‌نین دئدیییمیز اورنک‌لر کیمی تاریخی واردیر. هر عصرده یارانان شئعرلر اساسدا هاوالار دا یارانیب‌لار. هانسی هاوانی دئسه‌نیز حاققیندا بئله سوزلر آچماق مومکوندور.

هـ : اوستاد ائله‌سیزدن ائشیتمیشم کی، قوْپوز موسیقی‌سی بیزیم کوک موسیقی‌میزدیر. دئمک باشقا موسیقی ژانرلاری بو موسیقی‌دن آلینمیش یاخود تأثیرلنمیشدیر. بو حاق‌دا سیزی دینله‌مک ایستردیم.

چ:  بیلدییینیزه گوره قوْپوز موسیقی آلتی دونیا اوزره بوتون موسیقی‌ آلت‌لری‌نین آناسی‌دیر. عاشیق موسیقی‌سی بوتون آذربایجان موسیقی‌سی‌نین کوکودور. بیز دورد- بئش ایل گئرییه باخاندا موغام ایفاسینی‌ دا عاشیق موسیقی‌سی‌نین ایچری‌سینده تاپا بیلیریک. اورنک اوْلاراق، بیزیم ریتمیک موغام‌لاریمیز، کئچمیش عاشیق هاوالاریمیزدان‌دیرلار. ریتمیک موغام‌لار کیمی هاوالارین هله ‌ده چوْخ حیصّه‌سی بو گونکو عاشیق موسیقی‌سینده یاشاییرلار. دئدیکلریمیزه دلیل اوْلاراق، آذربایجانین داهی و ‌اولمز موسیقی عالیمی اوزئییرحاجی ‌بی اوْو آذربایجان موسیقی‌سینی عئلمی شکیله سالماق اوچون اوْنون کوکونه قاییدیب، آراییب سازدا تاپدی. دئمک، سازین عومومی کوکو «قاری کوک» یاخود شاه‌ پرده کوکو «Do»، «sol» و «Re» سس‌لری ایله قورولموشلار. بو قورولوشدا «سکوندا»، «کوراتا»، «کوینتا» اینتروالی آکوْردو یارانیر. سازین ایفا طرزینده ‌ده بو آکوْردلار چوْخ ایشله‌نیرلر. بو اینتروالی آکوْردلار یاخود هارموْنی‌لر یالنیز آذربایجان موسیقی‌سینه عایید اوْلان سس‌لر‌دیرلر. باشقا خالقلارین موسیقی‌لرینده بو هارموْنی‌لر یا آکوْردلار باشقا فوْرمالاردا تانینیرلار. بئله دئمک اوْلار کی، آذربایجان موسیقی‌سی‌نین عئلمی قانونو دا عاشیق موسیقی‌سیندن تأثیرلنمیش‌دیر. کوْراوْغلو اوْپئراسی و‌ باشقا اوْپئرالاریمیز، ‌عاشیق موسیقی‌سی مئلوْدی‌لری ایله دوْلودور. بو حاق‌دا سوْن سوزوم بو اوْلا بیلر کی، بو دانیشدیغیمیز آکوْردلار یا هارموْنی‌لر کئچمیش زامانلاردا دونیا موسیقی‌چی‌لرینه دوشونولمز و آنلاشیلماز ایدی. اوزئییر بیین گوردویو ایش‌لر اثرینده، دونیا موعاصیر بسته‌کارلاری و‌ موسیقی‌چی‌لری طرفیندن بو آکوْردلار یا هارمونی‌لر منیمسه‌نمیش،‌ بیه‌نیلمیش و قبول اوْلونموشدور. منجه‌ آذربایجان موسیقی اویرنجی‌لری، اوزللیک‌له بسته‌کارلیق طلبه‌لری، عاشیق موسیقی‌سی‌نین قانونلارینی لازیمی قده‌ر اویرنملی‌دیرلر.