Türklerin Destanları ve Masalları

ادبیات حماسی ترکان

حماسه های ترکان برترین حماسه های جهان



ترکان به دلیل گستردگی سرزمین ها و تاریخ دراز و غیرت ها و دلاوری ها ، صاحب ادبیات حماسه ای بسیار غنی هستند ؛ بطوری که به جرات می توان ادبیات حماسی ترکی را غنی ترین نوع ادبیات جهان دانست.حماسه عظیم ماناس برای اثبات این ادعا کافیست.


مجسمه ماناس در قرقیزستان


به غیر از حماسه های اقوام پروترک (مثل حماسه گیل گمیش سومری و حماسه گرگ خاکستری ترکان اتروسک) قدیمی ترین نمونه های باقی مانده از حماسه های ترکی مربوط به حماسه های ترکان سکایی می باشد.حماسه های شو şu destani و حماسه آلپ ار تونقا از حماسه های سکائیان می باشد.


مجسمه گیل گمیش سومری



مجسمه گرگ اتروسکی


حماسه شو مربوط به مقاومت پادشاه سکاییان در مقابل هجوم اسکندر می باشد و حماسه آلپ ار تونقا همان حماسه افراسیاب مطرح شده در شاهنامه فردوسی به عنوان شاه کوشانی فرمانروای توران است.


آلپ ار تونقا


سرودن اولین نمونه اشعار حماسی ترکی در زمان  هونهای ترك بوده است و بدین ترتیب بايد پذيرفت كه تركها حدود پانزده ـ شانزده سده صاحب نوعى شعر حماسى بوده اند و گواه آن گزارش پريسكوس، ملازم سفير روم شرقى در روزگار آتيلاست. به گفته او، در ضيافتى دو تن غيررومى مدايح اغراق آميزى در ستايش پيروزيها و جنگاوريهاى آتيلا خوانده و او را تمجيد كرده بودند (رجوع کنید به مولروس، ج 4، گ 92پ).


مجسمه ی آتیلای کبیر در ترکیه
پادشاه مقتدر سلسله ترک هون



مته خان بنیانگذار سلسله هون


روايت شفاهى حماسه، يعنى نقالى آن، در گويشهاى تركى دامنهاى گسترده دارد؛ از روايات قبايل نواحى آلتايى (شيفنر، راتلف، اولاگاشف) تا روايت حماسه كامل از زبان نقالان نام آورى چون ساغمباى و ساياقباى (راويان ماناس/ مَناس، حماسه قرقيزى) و يولداش ـ اوغلى (راوى آلپامش، حماسه ازبكى).



سير تكامل حماسه در آسياى ميانه، از شرح پهلوانيهاى دلاوران شَمَنى  ــكه بر بال عقابها سوار مىشدندــ آغاز میشود و به پهلوانانى میرسد كه از آن سوى استپها بر فرمانروايان مقتدر میتاختند، و به اين ترتيب رام كردن مركبى بادپا به نام اسب، كه آرزوى بزرگشان بود، به حقيقت میپيوست.



در ديوان لغات الترك محمود كاشغرى ]متوفى اواخر قرن پنجم[، بخشى از شعر حماسى تركى آورده شده كه از نوع سوكواره بر پهلوانان يا مديحه يا خودستايى است و در قالب وزنى a+a، (قافيه) a+x، b+b، b+x ]يعنى ابيات هشت هجايى[ سروده شده است و اين شعر به پژوهشگران، از جمله بروكلمان، امكان داده است كه ابيات از هم گسيخته در ديوان لغاتالترك را بازپردازى كنند.

حماسه ماناس، گرچه متعلق به ترکی قرقيزی است، اما برخى شخصيتهاى آن، از جمله خود ماناس، در حماسه هاى ساير اقوام ترکان نيز پديدار میشوند؛ همانند آلپامش، اِديگه باتِرِ (بهادُر)، قوبلاندى باتر، و شورا باتر. براى نمونه، در ميان ازبكان دهگونه (روايت) از آلپامش وجود دارد، در ميان قزاقها دوگونه، در ميان قره قالپاقها يك گونه، كه شمار ابياتشان از 500 ،2 تا چهارده هزار متغير است. داستان ماناس در نواحى آلتايى به صورت آلپ ماناش و در كتاب دده قورقوت به صورت قصه بسيار لطيف «بامسى بيرك» ديده میشود.(نکته جالب این است که افرادی از روی نادانی حماسه کهن دده قورقود را کتابی ساختگی و جعلی میخوانند)


مجسمه دده قورقود در ترکمنستان


مجسمه دده قورقود در آذربایجان

 


ماناس گرچه فقط به يك دوره و دودمان تعلق دارد، در عين حال، اكثر حماسه هاى قرقيزى را كه زمانى مستقل بوده اند در خود جاى داده است، از آن جمله اند: ار كوكچو، ار توشتوك و بسيارى از قصه هاى عاميانه غيرمكتوب قرقيزى. تنها داستانهاى حماسى درجه دو، همانند جانش و بايش (با پيوند نزديك به قصه تركمنى ـ ازبكى يوسف و احمد)، قورمانبك، سارينجى، ارتابيلدى از تأثير ماناس در امان مانده اند.


یاتاغان شمشیر افسانه ای ترکان


راويان ماناس يا ماناسچيها مجاز بودند و حتى تشويق میشدند كه بر شمار ابيات اين منظومه بيفزايند و تكملههايى براى آن فراهم كنند، مثلا راويانى از نسل دوم (مانند سمتى) و سوم (مانند سيتك). نقالان ماناس را با 000 ،250 بيت معرفى كردهاند، و ساغمباى (متوفى 1319ش) هم با آنان هم داستان است. در حالىكه ساياقباى كه متأخرتر بوده (تولد ح 1312)، ماناس را با چهارصدهزار بيت عرضه كرده است. تحقيقات ميدانى براى گردآورى اين اثر آسان نبود. راتلف، در اواخر قرن سيزدهم/ نيمه دوم نوزدهم فقط حدود 500 ،12 بيت از ماناس را از زبان راويان گرد آورده است.

براى نقل و روايات ماناس دو مكتب اصلى وجود داشت : تىين شان از آنِ ساغمباى و ايسيقكول از آنِ ساياقباى. موضوع ماناس، تولد سحرآميز قهرمان، كودكى شگفتی آور وى، و كوشش او در يگانه كردن قبايل قرقيز پس از پيروزى بر خويشاوندان ذكور مدعى فرمانروايى و دشمنانش است. همچنين، شرح لشكركشيهاى او بهويژه بزرگترين لشكركشىاش به ديار چين، بازگشت فاجعه بار او از اين سفر كه به مرگ او میانجامد، زنده شدن او و غيره. يكى از چهره هاى درخشان حماسه ماناس، برادرِ شيرى او، الممبت، چينىِ اسلام آوردهاى است كه ماناس در لشكركشى بزرگ به او اختيارات بسيار میدهد و حسادت قرقيزها را برمیانگيزد.



ماناس در جنگهاى خود از يارى چهارپايان سحرآميز بهرهمند میشود، و اين برپايه اعتقادات شمنى است. در اين جنگها، چهل جنگاور، كه قرقچورو خوانده میشوند، وى را همراهى مىكنند. راتلف و اغلب نقالان ماناس در قرن چهاردهم/ بيستم براى بيشتر اين چهل تن نامهاى يكسانى ذكر كرده اند.

حماسه هاى مهم قزاقها/كازاخها عبارت اند از: آلپامش باتر، اديگه باتر، ار كوكچا، ار ساين، ار تارغين، قَمْبَر باتر، قوبلاندى باتر، شورا باتر، قيز ژيبك، قوزى كورپوش، و بايان سولو (كه رومئو و ژوليت تركى بهشمار مىآيد). آيمان شولپان و اوراق باتر نيز محصول روزگارىاند كه نفوذ روسها در آسياى ميانه گسترش يافته بود.


اوغوز خاقان(اوغوز خان) پدر افسانه ای ترکان



مجسمه اوغوزخاقان در ترکمنستان




ازبكان، علاوه بر منظومه آلپامش (رجوع کنید به سطور گذشته)، منظومه حماسى عاشقانه يوسف و احمد را دارند كه در آن با تركمنان خوارزم شريكاند (بين تركمنان با عنوان بوز اوغلان، يعنى جوان خاكسترى شهرت دارد)، و نيز حماسه داستان شيبكخان و منظومه هاى عاشقانه گون توغْمِش، شيرين و شكر، و غيره.


افسانه ارگنه قون(نوروز)


مراسم ارگنه قون توسط بانوان قزاقی


برجسته ترين حماسه قره قالپاقها قرق قيز (چهل دختران) است. اين داستان هرچند متأثر از ادبيات جديد است، اما قهرمان اصلى آن، گولايم، نماينده زنان جنگاور آسياى ميانه كهن است. اَلّايار ]اللّهيار؟[، فرماندهِ دژِ سركوپ قره قالپاقها، ناحيه ميوئِلى (ميوه زار) را به دختر میبخشد و او آنجا را آباد و پررونق میكند. پدر گولايم در جنگ با خان قلموق كشته میشود و دختر به يارى محبوبش، ارسلان، پهلوان خوارزمى، انتقام پدر را می گيرد.


حماسه کورشاد - شاهزاده گؤک تورک
قهرمان ترکان در جنگ با چینیان برای نجات ترکان اسیر در چنگ چینیان




حماسه كوراوغلى (دلاورى به نام روشن) در ]جمهورى[ آذربايجان، يعنى پهلوانى كه پدرى نابينا داشت، آوازهاى گسترده دارد. قزاقها و ازبكها از داستان كوراوغلى با عنوان «چهل داستان از گوراوغلى» ياد میكنند كه رنگ و بوى حماسى ندارد.


حماسه کوراوغلو



مجسمه کوراوغلو در ترکمنستان


در حماسه هاى قزاق و از آن طريق در حماسههاى قرقيزى، وجهه قهرمانىِ نوغاى، همانند آخاييان يونان در آثار هومر شاخص است. به طورى كه ماناس نيز از نسل سارى نوغاى است كه بیگمان با نوغاى تاريخى (متوفى 698/1299) كه بر تاتارهاى اردوى زرين فرمان میراند، پيوند دارد.


حماسه اورال باتیر ترکان باشقیر



اورال خوانان




حماسه ی آی آتام


منابع:

C. Brockelmann, Altturkestanische Volkspoesie I, in Hirth Anniversary Volume, London 1923; iff; Manas. Kirgizskiy epos, "Velikiy Pokhod" tr. S. Lipkin, L. Pen'kovskiy, and M. Tarlovskiy, ed., U. Dzakishev, et al., Moscow 1946; C. Mullerus, Fragm. hist. Graec. IV. 1885; W. Radloff, Proben der Volkslitteratur der turkischen Stamme Sud-Siberiens, etc., St. Petersburg; A. Schiefner, Heldensagen der minussinschen Tataren. Rhythmisch bearbeitet, St. Petersburg 1859; N. U. Ulagashev, Altay Bucay. Oirotskiy narodniy epos. Novosibirsk 1941.

براى صورت كامل منابع رجوع کنید به

EI2, s.v. "Hamasa. IV: Central Asia".

/ آ. ت. هاتو، تلخيص از د. اسلام /


چندی از الهه های میتولوژی  ترکان باستان